این مجموعه را شاید بتوان ادامه راه ناصر تقوایی در مجموعه داستان تابستان همان سال دانست. داستانهای این دو مجموعه که به فاصله تقریبی سی سال از هم نوشته شده از نظر مولفههای اقلیمی و کارکردی بسیار به هم نزدیک و هر دو مجموعه تقریباً وقایع کارگری در شرکتهای نفتی جنوب را در حوالی سالهای دهه سی روایت میکنند.
گفتگو پایه و اساس شکل گیری فضای چند صدایی است که در این رمان کمتر بین جلال آریان و جریان غیر همفکرش برقرار میشود. ابوغالب را که در داستان یک سیاهی محض است تنها از زبان مریم میشناسیم. مریم است که او را همانگونه که دیده و دریافت کرده به ما نشان میدهد. حتی ادریس که جلال آریان نسبت به او نظر مساعد دارد و به عنوان شخصیت مثبت معرفی میشود به گفتگو ورود پیدا نمیکند. گاهگاه نویسنده از زبان ادریس یکی از شعارهای روی دیوار را میآورد. به عبارتی در این داستان شخصیتها سوژه نیستند. قدرت تفکر و انتخاب
گفتگو پایه و اساس شکل گیری فضای چند صدایی است که در این رمان کمتر بین جلال آریان و جریان غیر همفکرش برقرار میشود. ابوغالب را که در داستان یک سیاهی محض است تنها از زبان مریم میشناسیم. مریم است که او را همانگونه که دیده و دریافت کرده به ما نشان میدهد. حتی ادریس که جلال آریان نسبت به او نظر مساعد دارد و به عنوان شخصیت مثبت معرفی میشود به گفتگو ورود پیدا نمیکند. گاهگاه نویسنده از زبان ادریس یکی از شعارهای روی دیوار را میآورد. به عبارتی در این داستان شخصیتها سوژه نیستند. قدرت تفکر و انتخاب
ارزشمندی داستان شراب خام شاید به خاطر داستان پردازی آن نیست، که البته در جای خود دارای قدر و ارج است و نمیگذارد خواننده در ملال و فرودهای داستان آن را زمین بگذارد و در بزنگاه یکنواختی، حادثه ای دست و پا میکند؛ ارزش این داستان شاید بیش از این به رئالیستی بودن آن است. اسماعیل فصیح یا بهتر است بگوییم جلال آریان نماینده قشری و طبقه ای در جامعه ایران است که از منظر خود به حادثهها مینگرد. این منظر در دهههای بعد چندان مورد توجه نبوده است. علت آن شاید این باشد که جلال آریان نه در بحبوحه جریانات چپ …
کلاریس زنیست که تمامیت وجود خود را برای خانواده هزینه کرده و از صبح علیالطلوع تا پاسی از شب در حال رتق و فتق امور جاری زندگیست. او مرتباً دلشوره آماده کردن صبحانه، عصرانه و ناهار و شام بچهها و همسرش را دارد، اینکه خانه تمیز و مرتب باشد و در قلمرو همیشه در اختیارش یعنی آشپزخانه همه چیز سرجای خودش باشد. او بقدری خود را ملزم و مقید به انجام این کارها کرده است که هیچ یک از افراد خانواده و حتی اطرافیانش نمیتوانند او را خارج از حیطه انجام این وظایف تصور کنند و اساساً وجود کلاریس در انجام این امور …
شاید ما هیچوقت درباره اینکه «واقعیت چیست؟» و نویسندگان ما چقدر موفق شدهاند واقعیت جامعه را بازنمایی کنند به توافق نرسیم، اما ناگزیریم این جستجو را ادامه دهیم و شاید حالا حالاها کار ما همین باشد که میان گل نیلوفر و قرن، پی آواز حقیقت بدویم! به نظر میرسد نوعی رمانتیسیسم دلبخواهی در داستان نویسی معاصر گاهی گریبان نویسندگان ما را گرفته و آنها را از این که همه واقعیت را نشان بدهند بازداشته و کاری کرده که فقط آینهدار بخشی از واقعیت باشند.
صفدری چه قبل و چه بعد از انقلاب از کنار سوژه های داستانیش به سادگی نگذشته، با حوصله ما را پای صحبتشان نشانده، با مشکلاتشان آشنایمان کرده و سپس زیر تیغ نقد برده است.نثر در این مجموعه شاخص است. توصیفات و صحنهها جاندار و پرکششاند. نویسنده با وسواس جملات را انتخاب کرده و دیالوگها در جای درستشان قرار گرفتهاند.داستانها به شیوهی رئالیستی روایت شده و باتوجه به سال نگارش هر اثر، حالوهوای همان سالها را در داستان مییابیم. از این مجموعه نگارش داستان علو مربوط به قبل از انقلاب است و با وجود اینکه…
آذر آیین، نویسندهای متعهد از همین مکتب و برخاسته از مسجدسلیمان است، شهری شهره به اولین ها! اولین چاه نفت، تصفیهخانه آب، کارخانه تولید برق، فرودگاه، بیمارستان، راهآهن بین شهری، آزمایشگاه طبی، استخر، زمین فوتبال، اسکواش،گلف،…با توجه به اینکه جمعیت غالب مسجدسلیمان از طایفه ایل بختیاری هستند و این شهر در اوایل دهه چهل، خاستگاه صنعتی ایران بحساب میآمده است. به واقع سالهای جوانی نویسنده مصادف است با تقابل سنت و مدرنیته، و آذر آیین با تیز هوشی و فراست، ایدههای داستانی خود را، از همین بزنگاه تار…
کلاریس زنی احساساتی است، اهل دنیای کتاب و شعراست،اما همسری دارد که اگر چه در کنارش زندگی میکند اما ارتباط عاطفی و کلامی چندانی با او برقرار نمیکند و به دغدغههای خود و به مسائل سیاسی و مبارزاتی خود اهمیت زیادی میدهد؛ پسری نوجوان، در اوج بلوغ و کشمکشهای لجبازانه با مادر، دو دختر دوقلو که نیازهای کودکانه دارند و مادر و خواهری با خصوصیات اخلاقی خاص که مدام در دایره امن او پا میگذارند و همسایگانی که گاهی ناچار به معاشرت با آنهاست و او با فروخوردن خشم و ناراحتی و خستگی خود نسبت به اطرافیان و اع…
قرار نیست صدای بلند دنیاگریزی و شهادت منصور فرجام باعث تحول و تنبه جلال آریان بشود چون اگر این اتفاق بیفتد رمان تبدیل به یک اثر شعارزده تکصدایی میشود اما شب پس از شهادت منصور یک تکگویی طولانی مملو از خودافشاگری و خودویرانگری از جلال داریم که همه حیثیت و هویت خودش و امثال خودش را به نقد میکشد.
ایرانی بخوانیم
اگر خودتان را یک “کتابخوان سخت جان” میدانید جای شما بین ماست! منتظرتان هستیم!
تمام حقوق برای ایرانی بخوانیم محفوظ است
© کپی رایت – ایرانی بخوانیم