آتش خصلتی زنانه دارد!
زویا پیرزاد در قصه من چراغها را خاموش میکنم، چراغ را، مظهر حیات را، میسپارد به دستِ کلاریس، زنی ارمنی که به همراه همسرش آرتوش و سه فرزندش، دهه چهل، در منازل شرکت نفت بوارده آبادان زندگی میکنند. کلاریس زنی خانهدار است که دست ما را میگیرد و میبرد به درون خود. جایی که ور خوشبین و ور بدبین نشستهاند، کلاریس را به چالش میکشانند و هویت، اضطرابها، نگرانیها و افکار کلاریس را نشان میدهند.