مطالب توسط فاطمه سادات موسوی

همسایه‌ها کماکان زنده‌اند!

محمود قبل از نوشتن همسایه‌ها، ماکتی از هم‌زیستی آدم‌های فرودست جامعه را در داستان کوتاه شهر کوچک ما اتود زده و رفته‌رفته تمام شخصیت‌ها را در مدت زمان سه سال با خودش به ساحت بزرگتر و ماندگارتری هدایت کرده. خواننده در داستان شهر کوچک ما با یک رمان فشرده که عصاره زندگی، عقاید و تجربیات محمود در یک خانواده پرجمعیت و سنتی است روبرو می‌شود. داستان در حوالی دهه سی هم‌زمان با بحران نفت و مهاجرت اتفاق می‌افتد. رسالت داستان روایت‌کردن ویرانی و متلاشی‌شدن بومی‌های جنوب است. مظاهر صنعت و حضور کارفرمایان خار…

خوانشی قصدگرا از زمستان ساختگی فصیح

اسماعیل فصیح، ادریس آل‌مطرود را بهانه روایت و بازگشت به جنوب قرار داده. مطرود یعنی بیرون رانده شده و آل مطرود نمادی از آدم‌های بیرون رانده شده‌اند. گویی تمام کسانی که به دلیلی از شهر خود مهاجرت می‌کنند وضعیت متوسط اجتماعی دارند و عشقی در این سرزمین به یادگار گذاشته‌اند جزو قبیله آل مطرود هستند. آل‌مطرودها کسانی هستند که اگر بمانند چیزی جز فقر و ناامنی و نقص عضو و سوختن دستشان را نمی‌گیرد.